رسته‌ها
علویه خانم
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 311 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 311 رای
زن چاقی که پلک های متورم، صورت پر کک و مک و پستانهای درشت آویزان داشت پولها را بدقت جمع میکرد. چادر سیاه شرنده ای مثل پرده زنبوری به سرش بند بود. روبند خود را از پشت سر انداخته بود. ار خلق سنبوسه کهنه گل کاسنی به تنش، چارقد آغبانو به سرش و شلوار دبیت جاج علی اکبر به پاش بود. یک شلیته دندان موشی هم روی آن موج میزد و مچ پاهای کلفتش از توی ارس جیر پیدا بود ولی چادرش از عقب غرقابه گل شده و تا مغز سرش گل شتک زده بود. در این بین سورچی از بالای گاری با لهجه درکی فریاد زد:« آهای علویه، معرکه بسه ها، راه می افتیم» ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/02/09

کتاب‌های مرتبط

کجا بجویم تو را ؟
کجا بجویم تو را ؟
5 امتیاز
از 1 رای
شراب خام
شراب خام
4.5 امتیاز
از 40 رای
مقدس لاس وگاس
مقدس لاس وگاس
4.2 امتیاز
از 5 رای
تائیس
تائیس
4.4 امتیاز
از 40 رای
افسانه جوانی
افسانه جوانی
4 امتیاز
از 14 رای
طولانی ترین روز
طولانی ترین روز
4 امتیاز
از 22 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علویه خانم

تعداد دیدگاه‌ها:
50
شخصیت مهم و اساسی این کتاب علویه خانم زنی فاسد می باشد که برای زیارت کردن راهی مسافرت می شود. در هنگام این سفر به علاوه ی داستانهای که واسه ی او رخ می دهد. برگشت هایی به قدیم او همچنان انجام می گیرد. در این رمان همچنان صادق هدایت به اعتقادات موجود اشخاص به دیده تردید نگاه می کند.
این کتاب و کتاب حاجی آقا رو حتی از بوف کور بیشتر میپسندم. الحق که صادق هدایت صدسال از روزگار خودش جلوتر بود...
حیف که حالا جامعه ما از چنین آثاری خالی هست...
اگر اثار ادبی و سینمایی این چنینی خلق بشوند شاید بتوان تغییری در وضعیت فعلی جامعه ایجاد کرد...
اما خب متاسفانه جلوی این کار گرفته میشه تا همین وضعیت همچنان حکم فرما بمونه :)
فحش های زشت زیاد دارد.اون اتاق های کارونسرا هنوز هستش وقتی از مشهد برمی گردید سمت تهران قبل از رسیدن به میامی شاهرود جایی هست بنام کاروانسرای میاندشت که جز آثار تاریخیه. کنار جاده اس دیده میشه. بیاد علویه ها یوزباشی ها ی دوران گذشته سری بزنید
خدا رفتگان شما را هم رحمت کنه. آره، اوضاع روزگارش را خدابیامرز خیلی خوب تصویر می‌کرد.
تو این اثر نه صداقت هست نه هدایت اما باید اذعان کرد صناعت(ادبی) دارد و از تبحر هادی صداقت در نویسندگی و خیالپردازی حکایت می کند. مشکل در این نقل ناقص و یکجانبه از علویه مذهبی صادق هدایت یا ستار مرقد آقا یوشیج نیست چه آنکه یوشیج یا هدایت یک تجربه ذهنی را به رشته تحریر در آورده اند و ممکن است تجربه ذهنی هر دوی آنها در این زمینه محدود به این شخصیت های نفرت انگیز بوده باشد. هرگز نباید از ارزش ادبی و تاریخی کار این دو شخصیت بزرگ ادبیات ایران کاست. مشکل آنجاست که این این ادبیات یک جانبه که بخشی از واقعیت را نشان می دهد توسط سیاسیون در سیاست مورد استفاده قرار گرفت و برای مبارزه با مذهب و تحقیر مذهبی ها به به شیوه ای نازل ترویج شد. این رویه تا جایی پیش رفت که منجر به واکنش مذهبی ها و و ایفای نقش آنها در انقلاب 57 شد. اکنون نیز بس از چهل سال مروجان این نگاه یکجانبه در بهره برداری سیاسی از این آثار ادبی گرفتار آمده اند و مانع از استفاده واقعی مردم از این میراث ادبی هستند. اینگونه نوشته ها را باید بسان یک اثر ادبی خواند و لذت برد. نظر نویسنده درباره مذهب یا ضد مذهب در جای خود قابل بررسی است و تجربه های متفاوت زیادی از متولیان مراقد یا علویه خانم های یوشیج و هدایت دست کم در تاریخ شفاهی وجود دارد.
اما وقتی می خواهی آن را به عنوان یک طیف تفکر سیاسی مطلق انگار به عنوان یک ابزار سیاسی محرک قدرت بکارگیری ان را از ارزش ادبی هم تهی می کنی
سلام. با عرض تشکّر برای این نسخۀ عکسیِ عالی، مراتب غم و حسرت خود را نیز جهت ضایعۀ فقدان چند صفحۀ عنوان و شناسنامۀ کتاب به استحضار می‌رساند، که آن را متأسّفانه از حیّز اعتبار و استناد ساقط ساخته است.
البته این نقص چیزی از فایدۀ کتاب در امرِ افزایش اطلّلاعات کم نمی‌کند و فقط در تحقیقات و ارجاعات مستند به این منبع جایز اهمیّت است.
سپاس سپاس سپاس سپاس سپاس سپاس دروووووود 8-)
علویه خانم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک